جدول جو
جدول جو

معنی ابن اللبودی - جستجوی لغت در جدول جو

ابن اللبودی
(اِ نُلْ لَبْ بو)
شمس الدین ابوعبدالله محمد بن عبدان. یکی از مشاهیر اطبای اسلام. او در طب ماهر و در علوم حکمت فرید عصر خویش بود. مولد او به شام و از آنجابرای کسب دانش به بلاد ایران آمد و در همدان و شهرهای دیگر از دانشمندان آنجا علم فراگرفت و در مدتی کوتاه در بیشتر از علوم و فنون ممتاز و در طب مشهور گشت و بخدمت ملک ظاهر غیاث الدین بن صلاح الدین ایوبی پیوست و بمنصب ریاست اطبای او ارتقا یافت و تا مرگ ملک ظاهر در حلب اقامت گزید و سپس به سال 613 ه. ق. به دمشق شد و در بیمارستان معروف آنجا مسمّی ̍ به نوری بتدریس مشغول گردید و در 621 به پنجاه ویک سالگی وفات کرد. او راست: شرح کتاب المخلص لابن الخطیب. رساله فی وجعالمفاصل. شرح کتاب المسائل لحنین بن اسحاق و غیرها، دوساله. (مهذب الاسماء) :
صبر شیر اندر میان فرث و خون
کرد او را ناعش ابن اللبون.
مولوی.
و مادۀ او را بنت اللبون گویند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ابن اللبون
تصویر ابن اللبون
شتر نر دوساله
فرهنگ فارسی عمید
(اِ نُلْ لَ)
اشتر نرینۀ دوساله یا به سیم درآمده.
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ بَ لَ)
شرف الدین ابوجعفر احمد بن محمد بن سعید. او563 ه. ق. بوزارت المستنجد ارتقا یافت و در دورۀ خلافت مستضی ٔ کشته شد
لغت نامه دهخدا
ابن اللبودی خلیل. او راست: الروض البسام فی من ولّی قضاء الشام
لغت نامه دهخدا
(اِ نُلْ لَبْ بو)
صاحب نجم الدین ابو زکریا یحیی بن شمس الدین، فرزند ابوعبدالله محمد بن اللبودی آنف الذکر. او در طب و حکمت و سایر فنون و علوم از پدر درگذشت. در شعر و ادب نیز مهارتی بسزا داشت. مولد او حلب است. در عهد صبا با پدر به دمشق شد و در آنجا به کسب دانش پرداخت و در فن طبابت بکمال رسید و بخدمت ملک منصور ابراهیم بن شیرکوه پیوست و بقول ابوالفرج بریاست دیوان و پس از آن بمقام وزارت رسید و شاید لقب صاحب حاکی از این منصب اوست. و643 ه. ق. پس از وفات ملک منصور به مصر شد و ملک صالح نجم الدین ایوبی وی را بنظارت دیوان اسکندریه گماشت و سپس همین منصب در شام بدو مفوض گشت. وی رامنشآتی بلیغ در نهایت فصاحت و اشعار لطیفۀ رائقه است. او راست: مختصر الکلیات من کتاب القانون لابن سینا. مختصر کتاب المسائل لحنین بن اسحاق و فصول ابقراط. مختصر کتاب الاشارات و التنبیهات لابن سینا. مختصر کتاب عیون الحکمه لابن سینا. مختصر کتاب الملخص للرازی. مختصر کتاب المعالمین فی الاصولین. مختصر کتاب اقلیدس. مختصر مصادرات اقلیدس. کتاب اللمعات فی الحکمه. آفاق الاشراق فی الحکمه. المناهج القدسیه فی العلوم الحکمیه. کافیهالحساب فی علم الحساب. غایهالغایات فی المحتاج الیه من اقلیدس و المتوسطات. تدقیق المباحث الطبیه فی تحقیق المسائل الخلافیه. مقاله فی البرشعثا. ایضاح الرأی السخیف من کلام الموفق عبداللطیف. غایهالاحکام فی صناعهالاحکام. الرسالهالسنیه فی شرح المقدمه المطرزیه. الانوارالساطعات فی شرح الاّیات البینات. نزههالناظر فی المثل السائر. الرسالهالمنصوریه فی الاعدادالوفقیه. الزاهی فی اختیار زیج الشاهی. الزیج المقرب المبنی علی الرصد المجرب. و ابن لبودی در 665 حیات داشته است
لغت نامه دهخدا
(شَ سُدْ دی)
ابن اللبودی. امام ابوعبدالله محمد بن عبدان بن عبدالواحد بن اللبودی. علامۀ زمان و افضل معاصران در حکمت و پزشکی بود. از شام به کشور ایران مسافرت کرد و فلسفه را در پیش نجیب الدین اسعد همدانی و پزشکی را از یکی از اطباء بزرگ ایران آموخت. وی همتی بلند و سرشتی نیکو و هوشی سرشار و حرصی شگفت انگیز برای تحصیل علم داشت و در مناظره و جدل مقامی بلند یافت. در فلسفه و طب یکی از مراجع بزرگ بشمار است. در حلب به خدمت ملک غیاث الدین قاضی رسید و در طبابت مورد اعتماد سلطان بود. پس از مرگ وی به سال 613 به دمشق آمد و در آنجا به تدریس طب و در بیمارستان کبیرالنوری به معالجه پرداخت تا در سال 621 در دمشق درگذشت. از تألیفات اوست: الرأی المعتبر فی معرفهالقضاء و القدر. (از عیون الانباء ج 2 صص 184- 185)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ابن اللبون
تصویر ابن اللبون
شتر نر دو ساله یا وارد سال سوم شده
فرهنگ لغت هوشیار